املاک و مستغلات و کارکردهای آن
املاک و مستغلات در دورههای مختلف تاریخی کارکردهای متفاوتی به خود گرفته است.
مسکن در ادوار مختلف تاریخ، کارکردهای متفاوتی به خود گرفته و هرازگاهی یکی از ویژگیهای مسکن موردتوجه قرار گرفته و به آن کارکردی متفاوت داده است. این کارکرد در هر دوره تغییر کرده و از شکلی به شکل دیگر درآمده که ناشی از نیاز انسان معاصر در هر دوره بوده و در واقع نیازهای متغیر انسان را بهعنوان هدف قرار داده و در جهت رفع آن، بخشی از پتانسیل این کالا فعال یا فعالتر شده است.
املاک و مستغلات و کارکردهای آن - در هر دوره تاریخی و بسته به نیاز انسان نقشهای متفاوتی را در زندگی انسان ایفا کرده است. این تنوع در نقشپذیری املاک نشان از پتانسیل بالای آن دارد و بهراحتی از نقشی به نقشی دیگر تبدیل میشود. البته این تنوع شدیداً به دو شاخص اساسی بر میگردد. یکی از این شاخصها جغرافیا و دیگری کمیت و کیفیت اقتصاد آن جغرافیا ست و باتوجهبه شرایط این شاخصها، در برخی از کشورها این تنوع گستردهتر و در برخی کشورها کارکردهای محدودتری دارد. مسکن کالایی است که در هر جغرافیا، در دو حالت کلی ایفای نقش میکند. مسکن یا کالایی است سرمایهای و یا کالایی مصرفی است که بستگی به شرایط اقتصادی آن جغرافیا دارد.
ازآنجاکه مسکن یک نیاز واقعی در جامعه است، باید یک مقدار حداقلی از این نیاز برآورده شود و این اتفاق زمانی رخ میدهد که میزان عرضه و تقاضا به وضعیتی تعادلی برسد. در کشورهای اروپایی، پس از جنگ جهانی دوم، دولتها این موضوع را در کنترل و هدایت خود قرار دادند و تا حدودی هم به نتیجه رسیدند، اما در ایران به دلیل عدم کنترل و نظارت از سوی دولتها به یک معضل تبدیل شده است. زیرا همیشه میزان عرضه کمتر از میزان تقاضا است و طبیعی است که وقتی عرضه و تقاضا به تعادل نرسد ما با افت یا افزایش غیرمنطقی قیمت مواجه میشویم.
اما در هر کشوری همواره بنا بر شرایط اقتصادی آنجا یکی از این دو کارکرد اساسی، یعنی کارکرد سرمایهای و یا کارکرد مصرفی قوت گرفته که هرکدام مسیر خود را در این زمینه تعیین کرده و بهخوبی بیانگر وضعیت اقتصادی یک کشور است.
در حال حاضر به دلیل خطاهای گذشته و عدم ایجاد تعادل میان میزان عرضه و تقاضا، مسکن از یک کالای مصرفی به یک کالای سرمایهای تبدیل شده است. کالاییشدن، به فرایندی گفته میشود که در طی آن ارزش اقتصادی یک چیز بر دیگر کارکردهای آن غلبه میکند و کالاییسازی مسکن یعنی عملکرد ساختمانها بهعنوان مستغلات، بر سودمندی آن بهعنوان مکانهایی برای زندگی ارجحیت مییابد. کالاییشدن مسکن پدیده جدیدی است و حاصل عملکرد اشتباه مسئولین مرتبط است. امروزه از مسکن بهعنوان زیرساختی برای زندگی استفاده نمیشود، بلکه بیشتر برای انباشت مالی مورداستفاده قرار میگیرد.
در وضعیتی شبیه به ایران دودسته تقاضا شکل میگیرد. تقاضای واقعی برای استفادهکردن از مسکن بهعنوان محلی برای زندگی و تقاضای غیرواقعی مربوط به افراد یا سازمانهایی است که تقاضای آنها در جهت سرمایهگذاری است. در همین راستا عرضهکنندگان نیز در دودسته جای میگیرند. عرضهکنندگان شخصی که برای کسب سود و جایگزینی سرمایه اقدام به فروش مسکن میکنند و عرضهکنندگان مسکن در قالب تعاونیها و شرکتهای دولتی که جهت عرضه به مصرفکنندگان واقعی فعالیت میکنند.
همچنین بخوانید : تعاونی مسکن و ریسک سرمایهگذاری؛ از شایعه تا واقعیت
بر همین اساس، در طول تاریخ باتوجه به پتانسیل بالای موجود در محصول یا کالایی به نام مسکن، کارکردهای مختلف آن بروزیافته و تعدد کارکردها، بیانگر گستره پتانسیل این کالا است.
علاوهبرآن دو کارکرد کلی که به جنبه اقتصادی این کالا باز میگردد مسکن دارای کارکردهای احساسی، عاطفی و نشانهشناسی نیز است. در ادامه بهصورت اجمالی به کلیت این کارکردها پرداخته شده است.
۱.مسکن بهعنوان سرپناه و مأمن انسان
این کارکرد ناشی نیازهای اساسی و اولیه انسان است. در تمام ادوار زندگی بشر، بهویژه در قرن اخیر و افزایش بیرویه مهاجرت و شهرنشینی، مسکن بهعنوان یکی از مسائل مهم اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. بههرحال مسکن همواره محلی برای آرامش و آسایش و تضمین امنیت افراد خانواده بوده است. مسکن تنها خلوت شخصی انسانهاست که از نگاه دیگران در امان است.
۲.مسکن و کارکرد احساسی و عاطفی آن در زندگی بشر
محل زندگی، خانه محل تولد، محل زندگی افراد در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی همواره با ایجاد گنجینهای از خاطرات در ذهن افراد در طی زمان همراه است. خانه دوران کودکی و یا یادآوری گذشته، همواره برای انسان با احساسی نوستالژیک همراه است و احساس نوستالژی نوعی تلخی و شیرینی توأمان است که هر یک از ما قطعاً آن را تجربه کردهایم.
۳.کارکرد نشانهشناسانه مسکن در جامعه
مسکن امروزه بهعنوان یک شاخص، بیانگر سطح زندگی افراد در جامعه محسوب میشود و بهعنوان یک امتیاز، در طبقهبندی افراد محاسبه میشود و به افراد، نزد جامعه اعتبار میبخشد و بر کیفیت زندگی، بسیار مؤثر است.
۴.مسکن بهعنوان دارایی خانوار
مسکن بهعنوان مهمترین دارایی خانوار و کالای اساسی بدون جانشین است که باتوجهبه قیمت آن سهم قابلتوجهی از درآمد خانوار را به خود اختصاص میدهد و صاحبان آن بهمنظور عدمپذیرش ریسکهای بالا در سایر بازارهای مالی به نگهداری از آن میپردازند؛ بنابراین مسکن یک کالای مصرفی و سرمایهای محسوب میشود که قابل حذف از سبد خانوار نیست.
همچنین بخوانید : آشنایی با پروژه مجلل گالریا - شرایط خرید نقدی و پیش فروش